صدها سال پیش اقوامی صحرانشین در شبه جزیره عربستان زندگی میکردند که سامیان نام داشتند و زبان کهنی که میان سامیان رواج داشت، سامی نامیده میشد. هر چند برخی سامیان هنوز هم در مناطق دورافتاده عربستان زندگی میکنند، در گذشت ایام بسیاری از آنها به تدریج از شبهجزیره خارج شدند و به مناطق اطراف کوچ کردند و در زبان و فرهنگ با مردم آن مناطق آمیخته شدند. در طی این مهاجرتها تمدنهای عظیمی در مناطق اطراف بهوجود آمد که از آنجمله میتوان به تمدنهای بابلی، آرامی، سومری، کنعانی و عبری اشاره نمود. زبانهای باستانی ایجاد شده در هر منطقه با هم تفاوتهای آشکاری دارند اما همگی جز زبانهای سامی به شمار میآیند. دسته بندی زبانهای سامی بر حسب نسبت آن با جزیره العرب انجام میگیرد: زبانهای شرقی (مانند بابلی و آشوری)، زبانهای غربی (مانند کنعانی، عبری و آرامی) و جنوبی (مانند عربی و حبشی).
تاریخ زبان عربی را در یک روش میتوان به قبل و بعد از اسلام تقسیم نمود. در زمانهای قبل از اسلام زبان عربی به دو شاخه عربی جنوبی و عربی شمالی تقسیم میگردید. عربی جنوبی در اطراف یمن کنونی صحبت میشد و تحت تاثیر ارتباط با مصریان باستان و تمدن فنیقی قرار گرفته بود. این زبان با ظهور اسلام کمکم به دست فراموشی سپردهشد و به جای آن زبان عربی شمالی که مبنای عربی امروزی است در سراسر عربستان غلبه پیدا نمود. این زبان را اکنون عربی کلاسیک نیز مینامند.
عربی کلاسیک
به دلیل ضعف تمدن عربی در قبل از اسلام که به دوره جاهلیت نیز معروف شدهاست و ساختار بادیهنشین و غالبا جنگجوی اعراب، منابع مکتوب زبان عربی کلاسیک بسیار محدود است. در واقع آنچه که از آغاز روزگار رواج عربی کلاسیک یعنی سده های سوم تا ششم میلادی تا ظهور اسلام و بعد از آن بهجا ماندهاست را میتوان در گروههای زیر طبقه بندی نمود:
- قرآن: کلام الله
- مکاتبات رسمی پیامبر اکرم: شامل رسالهها، قراردادها، پیماننامهها و خطبههای حضرت محمد (ص) است که یکی از مهمترین آنها خطابه مشهور حجهالوداع و خطبه شیوای آن حضرت در هنگام ازدواج حضرت فاطمه با علی بن ابی طالب است.
- احادیث اصیل نبوی و امامان معصوم: که مهمترین آنها نهجالبلاغه اثر شگرف مولای متقیان است.
- اشعار جاهلی و اشعار صدر اسلام: که شعرا بیشتر به شرح جنگآوریها، غزلهای عاشقانه و افتخار به اصل و نسب و رجزخوانیها میپرداختهاند.
- ایام العرب: تاریخ جنگهای عهد جاهلیت میان قبیلههای عربی یا اتحاد قبایل علیه اقوام خارجیاست. برخی تواریخ مربوط به صدر اسلام به طریق مشابه ثبت گردیدهاند.
- برخی موارد فرعی از قبیل کتیبههای بسیار محدودی که از آن زمان در کشورهای غیر عربی باقیمانده است و ترجمههای کهن انجیل به زبان عربی کلاسیک.
با توجه به پیشرفت چشمگیر دین اسلام، زبان عربی کلاسیک که زبان اسلام محسوب میشد در طی قرون اولیه بعد از اسلام در کشورهای خارج از شبهجزیره عربستان متداول گردید. قرآن کریم در زمان خلافت عثمان به اهتمام حضرت علی به صورت کامل مدون شد و از آن پس به عنوان کاملترین معیار برای زبان عربی استفاده گردید. اوج شکوفایی عربی کلاسیک در قرنهای دوم و سوم هجری در بغداد، مرکز خلافت عباسیان رخداد. یکی از مهمترین متون کلاسیک عربی در آن روزگار ترجمه عربی کتاب کلیله و دمنه است که ابن مقفع آن را از زبان پهلوی قدیم به طرزی شیوا به عربی ترجمه نمود. همچنین دستور زبان عربی که نحو نامیده میشود و ساختار اولیه آن به مولای متقیان منسوب است، به تدریج راه تکامل را میپیمود. ایجاد حرکت بر روی حروف مصوت مانند فتحه و کسره از جمله مهمترین نوآوری های نحوی است که مخترع آن از شاگردان حضرت علی بودهاست. لغتشناسان در شهرهای کوفه، بصره و بغداد با روشهای گوناگون به پردازش کلمات و تقسیمبندی آنها میپرداختند که از جمله مشهورترین آنها میتوان به سیبویه و کسایی اشاره کرد که هر دو ایرانیالاصل بودهاند. بدین ترتیب بود که دانشمندان مسلمان با استفاده از عربی کلاسیک توانستند علوم مختلف از فلسفه گرفته تا شیمی و ریاضیات را از منابع قدیم سریانی و یونانی ترجمه کنند و آنها گسترش دهند. همچنین کتب بسیاری در شاخههای گوناگون علوم اسلامی نظیر تاریخ (رجال)، تفسیرها، کلام، اصول، تصوف و فقه به رشته تحریر درآمد.
با اضمحلال تدریجی عباسیان از زمان خلافت عباسی زبان عربی کلاسیک نیز دچار رکود و ضعف گردید. قواعد عربی کلاسیک دچار نوعی جمود گشت و دانشمندان به جای سعی در گسترش زبان بیشتر به تبعیت بی چون و چرا از گذشتگان روی آورند. در ایران سلسلههای استقلالخواهی چون غزنویان و سلجوقیان پدید آمدند و در مصر فاطمیان با عباسیان مقابله کردند. رشد علوم اسلامی دیگر به صورت متمرکز ادامه نیافت و دانشمندان هر منطقه از مراکش و اندلس گرفته تا ایران سعی کردند تا فعالیتهای خود را به شکل مستقل ادامه دهند که البته بیشتر آن تلاشها با نتایج درخشانی همراه گردید. مردم هر منطقه عربی را با لهجه خاص خود تکلم میکردند و بیشتر آنها از درک متون کلاسیک عاجز بودند. امپراطوری عباسیان با تسخیر بغداد به دست مغولان در اواسط قرن هفتم به کلی نابود شد و زبان عربی وارد دوره رکودی گشت تا قرن سیزدهم هجری و آغاز دوره عربی امروزی ادامه یافت.
عربی امروزی
زبان عربی امروزی را میتوان به دو حالت عربی عامیانه و عربی نوشتاری تقسیمبندی کرد. عربی عامیانه در هر منطقه و کشور از دنیای عرب با دیگری تفاوتهایی در لهجه و تلفظ کلمات دارد. یک عرب زبان ساکن عراق در فهم سخنان یک مراکشی دچار مشکلات بسیاری خواهد بود. مشهورترین شاخههای گفتاری عربی امروزی عبارتند از عربی مصری، مراکشی، بینالنهرینی، شرقی و عربی نواحی خلیج فارس. با وجود تمامی این چند دستگیها در گفتار زبان عربی امروزی در شکل نوشتاری کاملا یکپارچهاست. چرا که زبان عربی نوشتاری بر مبنای قرآن استاندارد شدهاست و مسلمانان در تمام کشورهای عربی خود را ملزم میدانند که از قواعد مبتنی بر کتاب آسمانی خود پیروی کنند. به این ترتیب است که تمام عرب زبانهای باسواد میتوانند از اطلاعات موجود در کتابها، روزنامهها و مجلاتی که در سراسر دنیای عرب چاپ میشوند بدون هیچ اشکالی استفاده کنند.
زبان عربی از دوره لشگرکشی ناپلیون به مصر مورد هجوم واژههای خارجی قرار گرفت. مترجمان عربی درهنگام ترجمه کتابهای جدید از زبانهای اروپایی کلمات را معادل سازی نمیکردند و در ابتدای قرن نوزدهم انبوهی از کلمات بیگانه وارد زبان عربی گردید. این کلمات با کمی تغییر در حروف به فرم عربی در میآمد و به اصطلاع تعریب میگردید. پس از مدتی زبانشناسان از تعدد واژههای تعریب شده ابراز نارحتی کردند و به فکر واژهسازی برای لغات بیگانه افتادند تا زبان را به اصالت اولیه خود برگرداند. آکادمیهای زبان عربی یکی بعد از دیگری در کشورهای مصر، سوریه و عراق برای پالایش زبان عربی و واژهسازی ایجاد گشت. از آن موقع است که واژههایی چون هاتف برای تلفن، قطار برای ترن و افعالی چون بلمر برای پلیمری کردن و هدرج برای هیدروژنه کردن تولدیافتهاست. شیوه اشتقاقی از ریشه سه حرفی کلمات عربی آسانترین روش برای ساختن واژههای جدید و جلوگیری از تعریب است. امروزه زبان عربی در غنای واژگان و نظم در دستور زبان جزء زبانهای برتر دنیاست که در سازمان ملل متحد به عنوان یکی از شش زبان رسمی مکالمات و مکاتبات پذیرفته شدهاست.